معنای ذن:
ذن یعنی مرز ناشناخته آدمی و نفوذ بر برد افکار انسانی. مفهوم ذن به معنای اندیشیدن، در بحر تفکر غوطه ور شدن، درست نفس کشیدن وفعالیت جسمی تناسب داشتن به منظور کوشش در راه زیستن و به آرامش و روشن بینی رسیدن است. ذن یعنی بازگشت به بهترین حالات فیزیولوژیک انسان چون معتقدیم که (روح و روان) جز فیزیولوژی دستگاه عصبی مرکزی چیز دیگری نمی باشد، بر اساس این نظریه فرد در راه ذن می کوشد که با توسل به اصول ویژه آن به بهترین حالات فیزیولوژیک جسم خود مراجعت کند.
برای انجام هر تکنیک در کونگ فو احتیاج به استقرار ویژه ای داریم که حد اکثر کارایی به آن تکنیک بدهد. بطور کلی در کونگ فو طرز قرار گرفتن (استقرار) یکی از مهمترین عناصر بحساب می آید، وضعیت پاها از ابتدایی ترین اصول کونگ فو توآ است که برای انجام تکنیکها نهایت دقت ولزوم را دارا میباشد. در این مورد باید با استحکام و چالاکی و چابکی تعادل و نرمش کافی داشت.
بدن انسان متکی به رازها و اسراری است که علم با تمام سرعت و پیشرفت به قطره ای از دریای آن دست پیدا نکرده است در طریقت کونگ فو قدرت تن و فکر به ریشه علمی و عملی به کار گرفته شده است که به زودی به درک این دنیای تن دست خواهیم یافت.
درزمانه ما بشر به جوی آبی آلوده می ماند ولی باید برای مرگ زمانه وتضادهای
بی اساس که قوت حقایق را ربوده چون اقیانوس باشد تا جویهای آلوده وکثیفی که وارد آن میشود او را نیالایند . . . در معابد کونگ فو توآ راهبر میکوشد تا اندیشه را با بیان روح در همراه روان کند و انسان را پایان ناپذیر، آزاد و سامان دهنده جلوه دهد. جستجوی ما درکونگ فو راهنمایی انسانهاست، نشان دادن عدالت است شناساندن گناه و دروغ به بشر هیجان زده است و بالاخره کونگ فو فریاد عقل است، عقل است که عبور مرز دانایی ها و توانایی هاست. در معابد کونگ فو به نهال انسانی توجه فراوان میشود و چه باغبانی دقیق میگردد زیرا راهبر کودکان امروز را آینده سازان فردا میداند و هرچه کوشش است بر آنان دریغ ندارد. در معابد و دانشکده های تن و روان نونهالان به حقایق فردا پی برده آشنا می شوند تا وظایف و سهم سازنده خویش را در آستانه فعالیت اجتماعی بدانند.
در آماج کونگ فو قدرت آشتی است و انسانهای قدرتمند تجاوز گر نیستند. هر چه تجاوز است و هرچه بیداد گری است در روح ضعیف انسانی است. کونگ فو به تعالیم شدید روح انسان را بخود رسایی میبرد تا هستی بوجود اورد و فریاد زمانه را از طریق اندیشه به روح منتقل کند.
ذن تعاریف زیادی دارد، ولی ذن واقعیتی است که در تعریف و سخن نمی آید:
معانی هرگز اندر حرف ناید....... که بحر بیکران درظرف ناید
ذن بمعنای درست اندیشیدن و در بحر تفکر فرو رفتن به منظورآرامش و روشن بینی رسیدن است.
به درک ذن می نشینیم
راز شگفتی های آن را می پوییم
بخود می جوئیم
که بفرموده ی حضرت محمد (ص) : یک ساعت تفکر بهتر از هفتاد سال عبادت است.
ذن کونگ فو فارغ از رنگ و نیرنگهاست. ذن، آگاه بودن وآگاه کردن است، او سیاه وسفید را نمی شناسد و به تمام نژاد ها احترام می گذارد.
فقط به رنگ خون توجه دارد و همه ی خون ها را پاک می داند و اگر ناپاکی است در اندیشه هاست و ذن ما با آن مبارزه می کند.
هدف ذن کونگ فو آزادی و یگانگی انسانهاست. پیرو ذن کونگ فو از همین لحظه تصمیم بگیریم زمانیکه بر خلاف سمت انسان ها حرکت می کند متوقف کنیم و اینهاست،
هدف ذن ما:
هدف انسانی اندیشه، شناخت خود، شناخت محیط و افراد، درک واقعیت، بیداری و بیدارسازی، درک اهمیت عامل زمان
ایمان به قدرت و یگانگی انسانها، مبارزه با اندیشه های آلوده و استعماری، شناخت نهاد انسانی، تحرک و تلاش و مبارزه تا رسیدن به اهداف انسانی تا آخرین قطره خون.
زندگی خون سرخ می خواهد فخر و اقبال رایگانی نیست.
ذن کونگ فو به انسان می آموزد که ای انسان در شبانه روز به همه چیز فکر می کنی از قبیل: کار، تفریح، خواب و خوراک
و... و از درون خود غافل هستی. وقتی را برای اندیشیدن به خود نداری، باید به خود نیز فکر کنی و بیندیشی. کیستی و از چه هستی و باید خود را بیابی ودر اعمال و رفتارت تفکر کنی و علت آنها را بیابی چون فقط در هنگام اندیشیدن است که انسان پی به ضعفها و کمبود ها می برد و دنبال راه حل و درمان بیماری و ضعفهای خود می رود.
انسانی که می خواهد به خود شناسی برسد وآگاه باشد و آگاه کند باید علت رفتار خود را بیابد و به هزاران چرا و سئوال خود جواب دهد تا خود را بشناسد که حضرت علی (ع) می فرماید: سودمند ترین دانشها خود شناسی است
نظرات شما عزیزان: